صحیفه سجادیه
دعای آن حضرت به وقت بیماری یا روی آوردن اندوه و بلا
دعای آن حضرت به وقت بیماری یا روی آوردن اندوه و بلا
علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ…
آنچه را که مردگان دیند اگر شما می دیدید، ناشکیبا بودید و می ترسیدید؛ و می شنیدید و فرمان می بردید. ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است، و نزدیک است که پرده ها فرو افتد. گرچه حقیقت را به شما نیز نشان دادند، اگر بدرستی بنگرید؛ و ندای حق را به شما شنواندند، اگر خوب بشنوید! و به راه راست هدایتتان کردند، اگر هدایت بپذیرید! راست می گویم، مطالب عبرت آوز اندرز دهنده را آشکارا دیدید و از حرام الهی نهی شدید، و پس از فرشتگان آسمانی، هیچ کس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند.
توبه و استغفار:
از قرآن کریم استفاده می شود که توبه به دو شرط پذیرفته می شود:آن گاه که انسان در اثر غفلت و نادانی و یا طغیان غرایز حیوانی و هوای نفسانی دچار گناه باشد باید بی درنگ خود را در معرض رحمت الهی قرار دهد و از او آمرزش بخواهد و با آب توبه و استغفار دل و جان خویش را شستشو دهد، که سهل انگاری و امروز و فردا کردن در امر توبه خود گناه دیگر و دلیل بر طغیان مضاعف است.
- اینکه گناه در اثر جهل و نادانی واقع شده باشد نه با انگیزه کفر و طغیان.
- آنکه انسان پس از ارتکاب جرم بلافاصله یشیمان شده و هر چه زودتر توبه کند.
خداوند در این مورد می فرماید:
تنها توبه کسانی نزد خدا شایسته پذیرفتن است که از روی نادانی مرتکب گناه می شودن و بزودی توبه می کنند، که خدا به سوی آنها بر می گردد (و مورد لطف خدا واقع می شوند) و خدا دانا و حکیم است. اما آنان که به اعمال ناشایسته تا دم مرگ ادامه می دهند و آنگاه توبه می کنند، و آنها که در حال کفر از دنیا می روند، توبه شان پذیرفته نخواهد شد و ما برای آنان عذاب دردناکی آماده کرده ایم.
هان ای برادر و ای خواهر مسلمان! تا دیر نشده توبه کن که وقت تنگ است. ببینید خداوند تعالی با چه لحنی با بندگان خود سخن می گوید:
آیا وقت آن نرسیده است که مومنان دلهایشان به یاد خدا خاشع گردد و خود در برابر قرآن خاضع شوند؟
سرانجام توبه نکردن و اصرار بر گناه
کسانی که از گناه پشیمان نیستند و در توبه کردن امروز و فردا می کنند سرانجام نافرجامی در پیش دارند.
از امام صادق (ع) منقول است:
«پدرم (امام باقر) (ع) بارها می فرمود: هیچ چیز برای قلب زیانبارتر از گناه نیست؛ چه آنکه قلب با گناه می آمیزد و بر گناه اصرار می ورزد تا آنکه گناه بر قلب چیره می شود و سرانجام آن را وارونه می کند».
اما باید دانست که بهترین موقع برای استغفار و توبه نیمه های شب است، آنگاه که همه درها بسته و تمام دیده ها در خواب است، تنها درهای رحمت الهی به روی بندگانش باز است.
خداوند در وصف بندگان مومن می فرماید:
آنان صابرند و صادقند و قانت اند و انفاق کنندگانند و در نمیه های شب به دعا و استغفار بر می خیزند.
و در جای دیگر می فرماید:
اهل تقوا ویژگی هایی دارند از جمله آنکه شب ها کم می خوابند و در سحرها به استغفار و دعا بر می خیزند.
در فرهنگ اسلام هر چیزی اندازه ای دارد مگر گریه از خوف خدا، که امام صادق (ع) فرمود:
«روز قیامت هر دیده ای گریان است مگر سه دیده: چشمی که از نظر کردن به حرام فرو افتد، چشمی که در طاعت خدا بیداری کشد، و چشمی که در دل شب از خوف خدا بگرید».
و هر گاه در این باره توفیق رفیق نشد مناسب است این قسمت از دعای ابوحمزه را به یادآری و با خدا زمزمه و مناجات کنی:
«بار پروردگارا! من هر گاه با خود گفتم که آماده اطاعت و عبادتم و در پیشگاه تو به نماز ایستادم، خواب را بر من فرو افکندی و حال راز و نیاز را از من باز گرفت.ی ای خدا! چه شده است که هر چه با خود عهد کرده و گفتم ازاین پس سریره و باطن من خوب خواهد شد و به مجالس اهل توبه نزدیک می شوم، اما بلیه و حادثه ای پیش آمد که پای من لغزید و آن بلیه میان من و خدمتت حایل گردید؟ ای سید من! شاید تو از درگاه لطفت مرا رانده ای و از خدمت بندگی ات دور ساخته ای، یا شاید دیده ای که من حق بندگی ات را سبک شمرده ام بدین جهت مرا از درت دور کردی، یا اینکه دیدی من از تو رویگردانم بدین سبب بر من غضب فرمودی، یا آنکه در مقام دروغگویانم یافتی آنگاه مرا از نظر عنایتت دور افکندی، یا شاید دیدی که من شکرگزاری از نعمت هایت نمی کنم پس مرا محروم کردی، یا شاید مرا در مجالس اهل علم نیافتی آنگاه به خواری و خذلانم انداختی، یا شاید مرا در میان اهل غفلت یافتی بدین جهت از رحمتت ناامید کردی، یا شاید دیدی با مجالس بطالین (هرزه گویان) الفت گرفته ایم پس مرا میان آنها واگذاشتی، یا شاید دوست نداشتی عایم را بشنوی پس از درگاهت دورم کردی، یا شاید به جرم و گناهم مکافات کردی، یا شاید به خاطر بی شرمی و بی حیایی با حضرتت مجازاتم نمودی…».
خلاصه کلام آنکه با ز مزمه این مناجات می توان دردهای درونی و بیماری های قلبی و علل و اسباب دوری از خدا را شناخت و آنگاه به فکر درمان افتاد و خود را اصلاح کرد. «وفقنا الله تعالی و ایاکم لمرضاته آمین»
نقل می کنند در کشاکش نبرد روز عاشورا یکی از اصحاب وفادار و با اخلاص حضرت ابا عبدا… (ع) به نام «ابوتمامه صیداوی» وقت نماز ظهر را به ولی ا… الاعظم امام حسین (ع) یادآوری نمود. حضرت نیز در جواب این صحابی مخلص نفرمودند: «جَعَلکَ ا.. مِن المٌصلین»
«خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد.»
بزرگان عرصه معارف ولایت، معتقدند هر چند در اخلاص و جایگاه والای «ابوتمامه صیداوی» هیچ شکی وجود ندارد اما او در مراتب نازل و پایینی از معرفت قرار داشته است. این بزرگوار اگر به مراتب مرفتی والای ولایت به دست می یافت هیچ گاه به خود اجازه نمی داد تا به امام معصوم که ولایت مطلقه بر جمیع ماسوی ا… دارد وقت نماز را متذکر گردد. امام خود نماز مجسم و روحصلاه است. حقیقت توحید در وجود امام معصوم (ع) نهفته و او هیچ گاه از وقت ملاقات با معبود خویش غافل نخاوهد بود.
آیا بزرگان معرفتی سپاه سیدالشهدا (ع) متوجه ی ورود وقت نماز نبودند؟
آیا حضرت ابالفضل العباس (ع) نمی توانست به امام تذکر دهد و یا نمی خواست نماز بخواند؟
آیا حضرت علی اکبر (ع) دچار غفلت بودند؟
آری در عرصه ی ولایت پذیری و درک مبانی معرفتی امر خطیر ولایت، اخلاص تنها داشته ی لازم نیست. اخلاص در این عرصه تنها بخشی از نیاز است. انسان در این میدان بیش از هر چیز به معرفت و شناخت نیاز دارد تا بتواند مراتب عمیق و پیجیده ی امر و ولایت را درک کند.
امروزه نیز در عرصه گسترده و خطرناک جنگ نرم، محتاج معرفت، بصیرت و شناخت افسران و فرماندهان جبهه ی خودی هستیم. هر عقلی سلیمی به این حقیقت حکم می نماید که در میدان جنگ و نبرد نقش فرماندهی، بسیار کلیدی و موثر است. سربازان این عرصه قطعاً باید مراتب معرفتی بالایی نسبت به ولی فرمانده خود داشته باشند تا بتوانند صحنه را مدیریت و کنترل نمایند. اما آیا نخبگان سیاسی امروز نسبت به مقام والای ولی خود که براساس دلایل بی شمار عقلی و نقلی در امور حکومتی همان شان امام معصوم را دارا است، معرفت و شناخت دارند؟ البته این در صورتی است که از مراتب اخلاص و وفاداری آن ها مطمئن باشیم! «که در مورد برخی این اطمینان وجود ندارد.» آیا اشخاصی که در طول عمر سیاسی خود بارها و به تایید خاطرات شخصی خودشان که با تبلیغات بسیار منتشر شده، نسبت به حکم ولی امر شان نظرات متفاوت و مخالف داشته و این نظرت را ابراز و سعی در تغییر مواضع امامشان می نمودند، ولایت پذیرند؟ آیا وقت آن نرسیده که به این خط مرموز نازل سازی مراتب ولایت توجه بیشتری داشته باشیم؟ آیا نباید احساس مطر کنیم از کلام و قلمی که مستقیم و غیرمستقیم اصرار دارد. برن قد و عدم پذیرش مطلق منویات ولی؛ آیا نباید نگرانباشیم از این که خواص، باب نامه نگاری و به خیال خام خود خط دهی به ولی امر مسلمین را باز کرده و در این زمینه پیشگام قبح شکنی باشند!
آیا این به ظاهر نخبگان سیاسی نسبت به مقام ولایت، معرفت و شناخت دارند؟ به جرات می توان گفت، برخی از آنان از ابتدای انقلاب حتی یک روز هم نتوانستند مراتب ولی شان را بشناسند. آن ها در خوشبینانه ترین حالات، امام عظیم الشان (ع) و مقام معظم رهبریف امام خامنه ای «مدظله العالی» را به عنوان دوستان و همکاران سیاسی پذیرفته بودند، مگر نه به خود جرات نمی داد ند در مراحل مکرر و مداوم، نظرتی مخالف و متفاوت با نائب امام زمانشان را با جرات بر زبان آورده و به آن تظاهر کنند!
در میدان نبرد نرم، باید نسبت به ولایت مخلص باشیم؛ مبادا فریب خناسان را خورده و به نازل سازی مراتب ولایت تن دهیم. در این میدان بیش از هر چیز باید گوش به فرمان فرماندهی کل باشیم. مبادا فراموش کنیم که پذیرش مراتب ولایت امری بس خطیر و دشوار است. امروز شاید بیش از هر روز دیگر به تفکر در این روایت نبوی احتیاج داریم:
«ان حدیث آل محمد صعب مستصعب لا یومن به الا ملک مقرب او نبی مرسل او عبد امتحن ا.. قلبه للایمان»
امام باقر به نقل از حضرت رسول (ص) فرمودند: «همانا حدیث آل محمد دشوار است و مردم آن را دشوار می شمارند، ایمان به آن نمی آورد مگر فرشته ای که به مقام قرب خدا دست یافته باشد، یا پیامبر مرسل، یا بنده ای که خداوند قلب او را برای ایمان مورد آزمایش و امتحان قرار داده باشد. اصول کافی – جلد 1 – صفحه 401