حلول ماه شعبان مبارک

19 اردیبهشت 1395 توسط کاظمی

 نظر دهید »

ماه شعبان عطرآگین به بوی ولایت

18 اردیبهشت 1395 توسط کاظمی

ماه شعبان یکى از عزیزترین ماه هاى اسلامى و یادآور خاطره هاى بزرگی است که از همه مهمتر، خاطره میلاد مبارک سالار شهیدان کربلا، امام حسین(علیه السلام) و میلاد فرخنده حضرت مهدى (علیه السلام) است که فضاى این ماه را به بوى ولایت عطرآگین ساخته است.

 



سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» به مناسبت فرارسیدن ماه شعبان المعظم ، مهم ترین وقایع این ایام و اعمال این ماه مبارک را منتشر می کند.






سوم ماه:

ولادت با سعادت امام حسین(علیه السلام) است.

 به گفته «شیخ طوسى» در «مصباح»، ولادت آن حضرت - طبق روایتى از امام حسن عسکرى(علیه السلام) - در روز پنج شنبه، سوم شعبان واقع شده است.(1) (سال سوم هجرى).

 چهارم ماه:

 بنا بر قولى، ولادت حضرت اباالفضل العبّاس(علیه السلام) است. (سال 26 هجرى).

 پنجم ماه:

 بنابر قولى، ولادت امام زین العابدین على بن الحسین(علیهما السلام) است. (سال 38 هجرى).

 پانزدهم ماه:

 میلاد مسعود منجى عالم بشریّت، حضرت حجّة بن الحسن امام زمان(عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) مى باشد که در سال 255، در «سامرّا» واقع شد.

 

 فضيلت ماه شعبان

ماه شعبان یکى از عزیزترین ماه هاى اسلامى و یادآور خاطره هاى بزرگی است که از همه مهمتر، خاطره میلاد مبارک سالار شهیدان کربلا، امام حسین(علیه السلام) (در سوم ماه) و میلاد فرخنده حضرت مهدى(علیه السلام) (در پانزدهم ماه) است که فضاى این ماه را به بوى ولایت عطرآگین ساخته است.

 در فضیلت این ماه، همین بس که ماه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نامیده شده و هنگامى که آن حضرت هلال ماه را مشاهده مى کرد، دستور مى داد، کسى در سراسر مدینه ندا دهد که: اى مردم! این ماه، ماه من است، خدا رحمت کند کسى که مرا بر ماه من یارى دهد، یعنى آن را روزه بدارد!

 مرحوم محدّث قمى، حدیثى را از تفسیر امام حسن عسکرى(علیه السلام) در فضیلت روز اوّل ماه شعبان نقل فرموده که در واقع مربوط به تمام ماه شعبان است، این حدیث بسیار پرمعنا و در عین حال بسیار مفصّل است که ایشان آن را تلخیص کرده و ما هم به ملاحظه حال خوانندگان بار دیگر، آن را خلاصه مى کنیم; خلاصه حدیث چنین است:

 امیر مؤمنان على(علیه السلام) روز اوّل ماه شعبان، گروهى را مشاهده کرد که در مسجد نشسته اند و سخنان بیهوده و ناآگاهانه، درباره قضا و قدر مى گویند و صداى جار و جنجالشان فضا را پر کرده; فرمود: این گونه سخنان را رها کنید! امروز روز اوّل ماه شعبان است، و از این نظر شعبان نامیده شده، که مرکز شعبه ها و شاخه هاى خیرات و نیکى هاست، شعبه هاى خیراتِ نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهى از منکر و نیکى به پدر و مادر و همسایگان و صدقه به نیازمندان و اصلاح در میان مردم و مانند آن است.

 سپس امام(علیه السلام) به حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) اشاره کرد که خلاصه اش چنین است:

 پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: روز اوّل ماه شعبان که مى شود، خداوند امر مى کند درهاى بهشت باز شود و دستور مى دهد به درخت «طوبى»(2) که شاخه هایش را به مردم دنیا نزدیک کند و منادى از سوى پروردگار صدا مى زند که این شاخه هاى درخت «طوبى» در دسترس شماست، به آنها بیاویزید که شما را به سوى بهشت مى برد، و از شاخه هاى درخت «زقّوم» بپرهیزید و به آن چنگ نزنید که شما را به سوى دوزخ مى کشاند.

 سپس افزود: به خدایى که مرا به رسالت برگزیده سوگند! که هر کس در این روز به سراغ یکى از کارهاى خیر برود، به یکى از شاخه هاى درخت «طوبى» درآویخته و او را به سوى بهشت مى کشاند و هر کس به سراغ یکى از کارهاى شرّ برود، به یکى از شاخه هاى درخت «زقّوم» چنگ زده و او را به سوى دوزخ مى کشاند.

 سپس آن حضرت، نمونه هایى از اسباب چنگ زدن به شاخه هاى درخت «طوبى» را برشمرد و فرمود: هر کس (علاوه بر نمازهاى واجب) در این روز، نماز مستحبّى بخواند، یا روزه بگیرد، یا میان دو همسر، یا پدر و مادر و فرزند، یا خویشاوندان، یا همسایگان، صلح و صفا ایجاد کند، به یکى از شاخه هاى درخت «طوبى» درآویخته است!

 همچنین کسى که بدهى خود را به مردم ادا کند، یتیمى را کفالت نماید یا سبک مغزى را از تعرّض به آبرو و ناموس مردم بازدارد، و کسى که قرآن بخواند; یا شکر نعمت هاى او را بجا آورد، بیمارى را عیادت کند; به پدر و مادر نیکى نماید; مؤمنى را تشییع جنازه کند و یا هر کار خیر دیگرى انجام دهد; به یکى از شاخه هاى درخت «طوبى» آویخته است.

 سپس افزود: قسم به آن کس که مرا به نبوّت مبعوث کرد، هر کس به سراغ درى از درهاى شرّ و گناه در این ماه برود، به یکى از شاخه هاى درخت «زقّوم» آویخته که او را به آتش مى کشاند; کسى که در نماز واجب خود کوتاهى نماید، یا نیازمندى نزد او آید، و شرح بیچارگى خود را بدهد و او توان حلّ مشکل آن نیازمند را داشته باشد، ولى کوتاهى کند، و دست او را نگیرد; یا عذر بدهکار بیچاره اى را نپذیرد، یا میان دو همسر، یا پدر و فرزند، یا خویشاوندان و همسایگان و دیگر مؤمنان، اختلاف و نفاق بیندازد; یا بدهى خود را به مردم انکار کند; یا از رسیدگى به کار یتیمان، خوددارى نماید; یا به سراغ خوانندگى هاى مجالس لهو و فساد برود; یا ظلم ها و گناهان خویش را بشمرد و به آن افتخار کند!، یا از همسایه بیمارش عیادت نکند، یا پدر و مادرش را از خود، ناخشنود سازد… همه اینها سبب درآویختن به شاخه هاى درخت «زقّوم» است که انسان را به جهنّم مى برد. این حدیث شریف و پرمعنا، راههاى سعادت و شقاوت را با ذکر یک مثال معنوى به روشنى بیان کرده، و طُرُق خودسازى و تهذیب نفس، و خدمت به خلق و عبودیّت خالق را، در این ماه مشخّص نموده است، و همچنین نسبت به اسباب بدبختى و محرومیّت از سعادت هشدار داده است که براى همه ماههاى سال راهگشاست; به ویژه در ماه شعبان که سرآغاز حرکت جدیدى به سوى نیکى ها و پاکى هاست.

 *اعمال مشترک این ماه

 * روزه; درباره روزه مستحبّى در این ماه بسیار تأکید شده است. رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) این ماه را روزه مى گرفت و آن را به ماه مبارک رمضان وصل مى کرد.

 روایات فراوانى درباره روزه ماه شعبان وارد شده است که مختصرى از آنها را نقل مى کنیم:

 الف) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خداست; هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس، دو روز از آن را روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشته اش را مى آمرزد و هر کس که سه روز روزه بدارد، به او گفته مى شود (از گناهان پاک شده اى) اعمالت را از ابتدا شروع کن».

 ب) از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که چون ماه شعبان داخل مى شد، امام زین العابدین(علیه السلام) اصحاب خود را جمع مى کرد و مى فرمود: اى یاران من! مى دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: شعبان ماه من است پس براى محبّت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و براى تقرّب به پروردگار خود، این ماه را روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان على بن الحسین(علیهما السلام) در دست اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على(علیهما السلام) شنیدم فرمود: از امیرمؤمنان(علیه السلام) شنیدم که: هر کس ماه شعبان را براى محبّت به پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) و تقرّب به خداوند روزه بگیرد، خداوند او را دوست مى دارد و به کرامت خویش در روز قیامت نزدیک مى کند، و بهشت را بر او واجب مى گرداند.

 ج) صفوان جمّال مى گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: کسانى را که در اطراف و نواحى تو هستند به روزه در ماه شعبان وادار کن! گفتم: فدایت شوم آیا در فضیلت آن چیز مهمّى وجود دارد؟ فرمود: آرى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هنگامى که هلال ماه شعبان را مى دید، فرمان مى داد که منادى در مدینه ندا دهد و بگوید: اى اهل یثرب! من فرستاده خدا به سوى شمایم; آگاه باشید که شعبان ماه من است، پس خداوند رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر این ماه (یعنى آن را روزه بدارد) سپس امام(علیه السلام) در ادامه فرمود: امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرمود: از زمانى که این سخن را از منادى رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) شنیدم، هرگز روزه ماه شعبان از من فوت نشد و تا زمانى که زنده ام نیز از من فوت نخواهد شد ان شاءاللّه. (البتّه آنها که نمى توانند همه ماه را روزه بگیرند، خوب است هر مقدار را که مى توانند، روزه بگیرند).

 * طبق روایت امام صادق(علیه السلام) هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَاَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.

 * هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَىُّ الْقَیُّومُ، وَاَتـُوبُ اِلَیْهِ.

 از روایات استفاده مى شود که بهترین ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مثل آن است که در ماههاى دیگر هفتادهزار مرتبه استغفار کرده است.

 * صدقه دادن و کمک به نیازمندان در این ماه فضیلت فراوان دارد. راوى مى گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول اللّه! بهترین اعمال در این ماه کدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش مى دهد همچنان که شما شتربچّه اى را پرورش مى دهید، و در قیامت به صاحبش مى رسد، در حالى که به اندازه کوه اُحُد بزرگ شده باشد!

 در روایت دیگرى از امام رضا(علیه السلام) آمده است که صدقه در این ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.

 * صلوات بر پیامبر و آلش(علیهم السلام) در این ماه ثواب زیادى دارد. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شعبان ماه من است، در این ماه بر من و آل من، بسیار صلوات بفرستید.

 * در تمام این ماه، هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَلانَعْبُدُ اِلاَّ اِیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)آمده است: کسى که چنین کند; در قیامت در حالى از قبرش خارج مى شود که چهره اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) مى درخشد.

 

* در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد; در هر رکعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحید» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روایتى که امیر مؤمنان(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده، آمده است که هر کس این نماز را بگزارد خداوند هر حاجتى از حاجت هاى دینى و دنیوى که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند.

 در همین روایت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها را زینت مى کنند، و فرشتگان عرض مى کنند: خداوندا! روزه دارانِ این ماه را بیامرز و دعایشان را مستجاب گردان!

 * در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نیمه آن، صلوات شعبانیه منقول از امام سجاد(علیه السلام) را که درمفاتیح آمده بخواند:

 *اعمال مخصوص شب ها و روزهای ماه شعبان

 براى شب اوّل ماه در کتاب «اقبال» نمازهاى زیادى ذکر شده است که از جمله آن، دوازده رکعت نماز است (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعتى یک مرتبه «حمد» و پانزده مرتبه «توحید» خوانده مى شود و از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پاداش فراوانى براى این نماز ذکر شده است.

 روز اوّل ماه: روزه این روز فضیلت فراوانى دارد و از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب مى شود(1) و «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده است که هر کس سه روزِ اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و شبهایش را قیام کند و دو رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتى یک مرتبه «حمد» و یازده مرتبه «قُل هُوَ اللّهُ اَحد» را بخواند، خداوند شرّ اهل آسمان و زمین و شرّ ابلیس و هر سلطه ستمگرى را از او برطرف سازد و خداوند گناهان فراوانى را از او مى آمرزد.

 روز سوم ماه: این روز بنا بر نقل شیخ طوسى در «مصباح»، روز ولادت با سعادت حسین بن على(علیهما السلام) است. از «قاسم بن علاء همدانى» وکیل امام حسن عسکرى(علیه السلام) نامه اى رسید که در آن آمده بود: مولاى ما امام حسین(علیه السلام) در روز پنجشنبه، سوم شعبان متولّد شد; لذا آن روز را روزه بگیر.

 شب نیمه شعبان شبی با برکت: این شب، شب بسیار مبارکى است; از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که از امام محمّد باقر(علیه السلام) از فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد، فرمود: آن شب، بعد از شب قدر بافضیلت ترین شب هاى سال است. در این شب، خداوند به بندگانش فضل خود را عطا مى فرماید و به کرم خویش، آنان را مى آمرزد;در این شب، براى تقرّب به خداوند سعى و کوشش نمایید! زیرا این شب، شبى است که خداوند به ذات مقدّس خود قسم یاد کرده است که نیازمندى را دست خالى برنگرداند، مادامى که معصیت و گناهى را نخواهد و شبى است که خداى متعال آن را براى ما اهل البیت(علیهم السلام) قرار داد، آن گونه که شب قدر را براى پیامبر ما قرار داد. پس در دعا و ثناى الهى در این شب کوشش کنید.

 از جمله برکات این شب این است که ولادت باسعادت منجى عالم بشریّت، مهدى موعود، امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ در سحر این شب در سال 255، در «سرّ من رأى»، واقع شد، و بر شرافت این شب افزود.

براى این شب چند عمل است:

 اوّل: غسل است که طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام) سبب تخفیف گناهان است.

 دوم: احیاى این شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روایتى که حضرت امیر مؤمنان(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند آمده: «هنگامى که شب نیمه شعبان فرا مى رسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا مى آید: آیا استغفار کننده اى هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسى هست که طلب روزى کند و من روزى او را وسعت بخشم؟».

 همچنین در روایتى آمده است که جبرئیل به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) گفت: هر کس این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار و… احیا بدارد، خداوند گناهانش را مى آمرزد، و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود…

 اى محمّد! این شب را احیا بدار، و به امّتت فرمان ده آن را احیا دارند.

 جبرئیل پس از بیان فضایل دیگرى براى این شب، در پایان گفت: محروم واقعى کسى است که از خیر و برکت این شب محروم باشد!

 از امام زین العابدین(علیه السلام) نیز احیاى این شب نقل شده است.

 همچنین در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که هر کس این شب را احیا بدارد، در آن روز که قلبها مى میرد، قلبش نخواهد مرد.

 سوم: زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب از افضل اعمال است، و باعث آمرزش گناهان است ،در فضیلت زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب روایات متعدّدى نقل شده است از جمله:

 ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است: هر کس دوست دارد یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر با او مصافحه کند، در نیمه شعبان، قبر حسین(علیه السلام) را زیارت کند; زیرا ارواح پیامبران در این شب به اذن خداوند به زیارت آن حضرت مى روند!

 در روایت دیگرى امام صادق(علیه السلام) فرمود: وقتى که نیمه شعبان مى شود از افق اعلى (از جانب خداوند) به زائر امام حسین(علیه السلام) ندا مى دهند که، اکنون با گناهان آمرزیده برگرد، پاداش تو به عهده پروردگارت و پیامبر خداست!

 حدّاقلّ زیارت آن حضرت آن است که انسان آن شب، بر روى بام خانه و یا فضاى باز دیگرى برود و به سمت راست و چپ آسمان نگاه کند، آنگاه به بالاى سر نظر افکند و با انگشت به سمت راستِ قبله اشاره کند و بگوید: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أبا عَبْدِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.

 براى شب نیمه شعبان زیارت مخصوصه اى نیز مى باشد که در بخش زیارات (صفحه 412) ذکر شده است .

 چهارم: خواندن این دعاست که جناب «سیّد بن طاووس» و «شیخ طوسى» آن را نقل کرده اند و به منزله زیارت امام زمان(علیه السلام) است:

 اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِکَ، وَمَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلاً، فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ، وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَ، …….

 روز نیمه شعبان: روز ولادت باسعادت امام دوازدهم حضرت مهدى، حجّة بن الحسن صاحب الزمان(عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف) است. بسیار شایسته است که شیعیان، در شب و روز نیمه شعبان، با تشکیل محافل و مجالس، و برپایى سخنرانى ها، درباره عظمت این روز و وجود مقدّس امام زمان(علیه السلام) و شرایط انتظار آن حضرت، و دعا براى تعجیل در ظهورش و دفع شبهات دشمنان و ناآگاهان، آن را گرامى بدارند; ولى در همه این موارد از کارهاى نامناسب وخلاف شرع بپرهیزند و عبادت را با گناه آلوده نسازند.

 البتّه زیارت آن حضرت در این روز با استفاده از زیارات معتبرى که در بخش زیارات آمده بسیار مناسب است.


 نظر دهید »

شهادت سیده النساء، بانو فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.

23 اسفند 1394 توسط کاظمی

از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه یک زن بود، آنچنان که اسلام می خواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.

وی در همه ابعاد گوناگون «زن بودن» نمونه شده بود.

مظهر یک دختر در برابر پدرش

مظهر یک همسر در برابر شویش

مظهر یک مادر در برابر فرزندانش

مظهر یک زن مبارز و مسئول در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش

وی خود یک امام است. یعنی یک نمونه مثالی ، یک تیپ ایده آل برای زن، یک اسوه، یک شاهد برای هر زنی که می خواهد شدن خویش را خود انتخاب کند.او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه داخلی و خارجی، در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعه اش، در اندیشه و رفتار و زندگی اش، چگونه بودن را به زن پاسخ می داد.

نمی دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواستم از بوسوئه تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی ، از مریم سخن می گفت. گفت هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم، داد سخن داده اند. هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در شرق و غرب، ارزش های مریم را بیان کرده اند.هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاه شان را بکار گرفته اند. هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهره نگاران و پیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند. اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندی های همه در طول این قرن های بسیار، به اندازه این کلمه نتوانسته اند عظمت های مریم را بازگویند که :

«مریم مادر عیسی است»

و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم ، باز درماندم :


خواستم بگویم

            فاطمه دختر خدیجه بزرگ است

                                                          دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

            فاطمه دختر محمد (ص) است

                                                          دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

            فاطمه همسر علی (ع) است

                                                          دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

            فاطمه مادر حسنین است

                                                          دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

           فاطمه مادر زینب است

                                                      باز دیدم که فاطمه نیست.


نه ، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.


          * فاطمه ، فاطمه است *


برگرفته از کتاب “فاطمه، فاطمه است” دکتر شریعتی

 نظر دهید »

شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد.

21 آذر 1394 توسط کاظمی

 

مهمترین ویژگی امام رضا(ع) که با شنیدن نامش باید به ذهنمان متبادر شود چیست؟

• امام رضا(ع) در بین همۀ ائمۀ هدی، صریح‌ترین پیام‌های ولایی را به مردم منتقل کردند و می‌توان گفت امام رضا(ع) در بیان و دعوت به امر امامت و ولایت، از جهاتی صریح‌ترین امام بودند.

وقتی مأمون، حضرت را به دارالخلافه آورد، حضرت به او فرمود: «مأمون! با این کاخ و سلطنت و با این تقرّبی که به ظاهر برای من درست کرده‌ای فکر نکن بر عزّت من در جهان اسلام افزوده‌ای! من در مدینه بر مَرکب خود سوار می‌شدم و بر قطعه کاغذی دستوری می‌نوشتم که در شرق و غرب عالم اطاعت می‌شد.» این یعنی من بدون هیچ خدم و حشم و دستگاهی حکمران مطلق دل‌ها هستم و به قدرت ظاهری تو نیازی ندارم!

(…فَوَ اللَّهِ إِنَّ الْخِلَافَةَ لَشَیْ‏ءٌ مَا حَدَّثَتْ بِهِ نَفْسِی وَ لَقَدْ کُنْتُ بِالْمَدِینَةِ أَتَرَدَّدُ فِی طُرُقِهَا عَلَى دَابَّتِی وَ إِنَّ أَهْلَهَا وَ غَیْرَهُمْ یَسْأَلُونِّی الْحَوَائِجَ فَأَقْضِیهَا لَهُمْ فَیَصِیرُونَ کَالْأَعْمَامِ لِی وَ إِنَّ کُتُبِی لَنَافِذَةٌ فِی الْأَمْصَارِ وَ مَا زِدْتَنِی مِنْ نِعْمَةٍ هِیَ عَلَیَّ مِنْ رَبِّی فَقَالَ لَهُ أَفِی لَکَ؛ عیون اخبار الرضا/2/167)

• ایشان می‌فرمایند: «نماز بدون امامت تمام نیست، زکات و روزه و حج و جهاد بدون امامت تمام نیست. و اساسا تمام احکام با امامت تمام می‌شود و بدون امامت همۀ اینها ناقص است؛ بِالإمام تمام الصَّلاةِ وَالزَّکاتِ وَالصّیامِ وَالحَجِّ وَ الجِهاد وَ توفِیرُ الفَیءِ وَالصَّدقات وَ إمضاءُ الحُدودِ وَالأحکام»(کافی/1/197) یعنی مهمترین موضوعی که امام رضا(ع) رویش کار کردند، مسألۀ امامت است. و مأمون هم این را می‌دید ولی نمی‌توانست کاری بکند.

بنابراین وقتی نام شریف امام رضا(ع) را شنیدیم باید بگوییم «بزرگ فریادگر امامت» و ولایت. چون ایشان به هر دلیل، صریح‌ترین امام در بیان امر امامت و ولایت و معارف پیرامونیِ آن هستند. این مهمترین ویژگی امام رضا(ع) است.

توصیف امام رضا از عظمت «امام» در خطبه‌ای مفصل

• امام رضا(ع) در یک بیان مفصلی دربارۀ عظمت «امام» می‌فرماید: «امام مانند خورشید طالع است، عالم از نور امام جلال پیدا می‌کند و زیبا می‌شود، امام در افقی است که هیچ دستی به او نمی‌رسد. چشم‌ها هم به او نمی‌رسند، امام مانند ماه منیراست؛ الْإِمَامُ کَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ لِلْعَالَمِ وَ هِیَ بِالْأُفُقِ بِحَیْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارُ الْإِمَامُ الْبَدْرُ الْمُنِیرُ»( کافی/1/197) حضرت در ادامه می‌فرماید: «امام مانند دوست انیس و مونس آدم است، مانند پدرِ شفیق و دلسوز و مهربان است(نه پدر بی‌تفاوت) امام مانند برادرِ بسیار صمیمی است، امام مانند مادرِ مهربان نسبت به طفل شیرخواره است؛ الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیر»(همان)

• حضرت در ادامۀ توصیف جایگاه «امام» می‌فرماید: «امام یگانۀ روزگار خودش است. هیچ‌کس نمی‌تواند به مقامش نزدیک شود و هیچ‌ کسی معادل او نخواهد بود و بدلی برایش پیدا نمی‌شود و نظیری ندارد؛ الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لَا یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِیرٌ»(همان) اینکه آن زمان به امام رضا(ع) می‌گفتند «عالِم آل محمد(ص)» در واقع به ایشان ظلم می‌کردند و ایشان را در حد کلمۀ عالم خطاب می‌کردند. شاید به خاطر این بود که می‌خواستند مقام امامت ایشان را که بسیار بالاتر از مقام علمی ایشان بود را عنوان نکنند.

• امام رضا(ع) در ادامۀ این خطبه می‌فرماید: «کسانی که آدم‌های باعظمتی هستند، در مقابل عظمت امام کم می‌آورند، حکما در امر امام متحیّر می‌شوند. افراد حلیم(که حلم لازمۀ علم است) نمی‌توانند امام را بفهمند و خطبا زبان‌شان بند می‌آید. متفکّرین نمی‌توانند بفهمند و زبان‌بازان حرفه‌ای وقتی به امام می‌رسند لال می‌شوند. اهل ادب وقتی به امام می‌رسند و می‌خواهند امام را توصیف کنند عاجز می‌شوند، حتی اگر بخواهند یک شأن از شئون امامت را بگویند، عاجز می‌شوند؛ حال چه‌طور می‌خواهند همۀ وجود و فضایل امام را بفهمند؟! وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَیَّرَتِ الْحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ‏ الْأَلِبَّاءُ وَ کَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَیِیَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِیلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ فَأَقَرَّتْ بِالْعَجْزِ وَ التَّقْصِیرِ وَ کَیْفَ یُوصَفُ لَهُ أَوْ یُنْعَتُ بِکُنْهِهِ أَوْ یُفْهَمُ شَیْ‏ءٌ مِنْ أَمْرِهِ أَوْ یُوجَدُ مَنْ یُقَامُ مَقَامَهُ»(همان)

• انشاءالله خداوند متعال معرفت امام را در قلب ما قرار دهد. از خدا می‌خواهیم همان‌طور که امام رضا(ع)، ما ولایی‌های ایران اسلامی را تربیت کرده، با تربیت این نفوس مستعد، ما را با رهبر عزیزمان، منتقل‌کنندۀ این جهان به جهان ظهور، و مقدمه‌ساز ظهور حضرت قرار دهد.

برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در حرم حضرت معصومه(س)

 نظر دهید »

هفتم صفر روز شادی یا حزن ؟؟؟!!!

27 آبان 1394 توسط کاظمی

 هفتم صفر روز شادی یا حزن ؟؟؟!!!


حجت الاسلام شهاب مرادی در وبلاگشان به ریشه های تاریخی این موضوع مهم اشاره کرده اند:

از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی علیه السلام می دانند و شیعیان عراق و سایر كشورها نیز در این روز برای سبط اكبر؛ امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می كنند اما در ایران شهادت سبط اكبر بیست و هشتم صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم. چرا؟

به دلیل اختلاف روایت؛ دو قول برای روز شهادت امام حسن مجتبی نقل شده است:

1. بیست و هشتم صفر؛ بر اساس نقل شیخ كلینی و شیخ مفید و شیخ طبرسی. رضوان الله علیهم
2. هفتم صفر؛ بر اساس نقل شهید اول، كفعمی، شیخ بهایی، علامه مجلسی، مرحوم صاحب جواهر، شیخ كاشف الغطاء و محدث قمی، رضوان الله علیهم

هرچند حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی موسس معظم حوزه علمیه قم فقط هفتم صفر برای امام مجتبی اقامه عزا می كردند و به امر ایشان در آن روز بازار هم برای اقامه عزا تعطیل می شده و هنوز هم در برخی از بیوت مراجع در قم روز هفتم صفر برای امام مجتبی روضه برپا می شود اما همچنان در تقویم رسمی كشور هفتم صفر روز ولادت امام موسی بن جعفر علیهما السلام درج می شود كه بنابر برخی پژوهش های انجام شده قطعا ماه ولادت ایشان ذی الحجه است و هفتم صفر ولادت آقا موسی بن جعفر سلام الله علیه نیست! و اگر هم ولادت باشد نكته مهم این است كه محرم و صفر ماه حزن اهل بیت است و بسیاری از بزرگان ما مانند استاد فقید ما آقای مجتهدی رحمه الله تقیّد داشتند كه در روز هفتم صفر مجلس روضه تشكیل شود و روضه امام مجتبی یا امام كاظم خوانده شود و تاكید می كردند این روزها حتی اگر تولد امام معصوم هم باشد، روز سرور نیست، روزهای اسارت اهل بیت امام حسین و ماه حزن است!

و نكته جالبی كه می فرمودند این بود كه “چون ناصرالدین شاه تولدش در این روز بود و برای اینكه روز تولدش مصادف با شبِ وفات امام جسن مجتبی نباشد تا بتوانند جشن بگیرند این دست كاری را در تقویم كرده اند.” كه در حد یك احتمال می شود پذیرفت اما قابل تامل است چون واقعا تولد او در همین روز بوده ششم صفر و قبل از آن قول بیست و هشتم مرسوم نبوده و الان هم فقط منحصر به ایران است!

آیت الله محمد غروی عضو شورای عالی حوزه، در این رابطه بیان کردند که آنچه در میان عامه مردم در رابطه با سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) مشهور و معروف است روز 28 صفر است. اما بزرگان و علما روز 7 صفر را به عنوان روز شهادت این امام همام، روز عزا و تعزیه می دانند.
غروی با بیان این که تمام شیعیان در دنیا به غیر ایران هفتم صفر را به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می کنند، می گوید: در کشور ما این روز به عنوان سالروز میلاد امام هفتم(ع) تبریک گفته می شود در حالی که در کل عالم اسلام، شیعیان در این روز عزادار هستند. من در سفرهای تبلیغی که به کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و حاشیه خلیج فارس داشته ام، دریافتم که شیعیان این مناطق از این مسئله ناراحت هستند و اعتراض می کردند که چرا وقتی همه ما در عزا هستیم ایران این روز را جشن می گیرد و تبریک می گوید. در تاریخ روایتی مبنی بر شهادت امام حسن مجتبی(ع) در هفتم صفر وجود دارد که از زمان صفویه تصمیم گرفته شد این روایت به ۲۸ صفر منتقل شود تا در این روز دو مناسبت رحلت رسول ا…(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و در ۲۹ صفر هم شهادت امام رضا(ع) واقع شود. این مسئله در عصر صفویه ترویج شد که برخلاف واقعیت های تاریخی است. به همین دلیل تمام شیعیان به غیر از شیعیان ایران در روز هفتم صفر به عزاداری می پردازند. در گذشته تمام شیعیان دنیا، هفتم صفر را به عنوان سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می کردند اما در عصر صفویه در ایران مناسبت هفتم صفر را به ۲۸صفر تغییر دادند.

در منابع کهن تنها به سال تولد امام کاظم(ع) در سال ۱۲8ه. ق اشاره شده است بعدها در منابع دست دوم قید ماه صفر اضافه شد و در منابع بسیار متاخر نزدیک به قرن دهم به بعد از جمله در کتاب بحرالانساب قید هفتم صفر ذکر شده است و بنابر تتبعی که شده تنها کتابی که میلاد امام را به هفتم صفر نسبت می دهد همین کتاب است و تمام کتاب های بعد به این کتاب استناد نموده اند حتی در اصول کافی فقط سال تولد امام ذکر شده است.

تاریخ واقعی تولد امام موسی کاظم(ع) : در جلد دوم این کتاب در صفحه ۳۰، در حدیث ۱۱۳۰ آمده است که ابی بصیر نقل می کند که من سال ۱۲۸ ه. ق همراه با امام صادق(ع) به حج مشرف شدم. وقتی از حج برگشتیم و به شهرک ابواء (بین مکه و مدینه) رسیدیم، مادر امام کاظم(ع) درد زایمانشان گرفت و آن حضرت، آن جا به دنیا آمدند. بنابراین وقتی در راه بازگشت از موسم حج حضرت به دنیا آمده باشند بسیار بعید است که ایشان در ماه صفر به دنیا آمده باشند؛ پس تاریخ هفتم صفر به عنوان سالروز میلاد امام کاظم(ع) اصلا صحت ندارد و علمای شیعه بنا را به این گذاشته بودند که دو ماه محرم و صفر عزا باشد و همان طور که حسینیه ها و مساجد همه سیاهپوش می شوند و این سیاهپوشی تا آخر ماه صفر ادامه یابد.

بنابر این میلاد امام کاظم(ع) یا ۱۷ ماه ذی الحجه یا ۲۷ ذی الحجه سال ۱۲۸ ه. ق بوده است. چون ذی الحجه آخرین ماه سال قمری است و میلاد امام(ع) هم در روزهای آخر این ماه واقع شده است به همین دلیل گاهی در تاریخ اشتباه شده و به جای سال ۱۲۸ ه.ق سال ۱۲۹ ه. ق نوشته شده است.

اين مدرس حوزه علميه قم با اشاره به اين که ذکر روز هفتم صفر به عنوان ميلاد امام کاظم(ع) پس از درگذشت مرحوم بروجردي و در زمان پهلوي در تقويم ها ثبت شد، مي گويد: من تاکنون در هيچ تقويمي قبل از رحلت مرحوم آيت ا…بروجردي، نديدم که ميلاد امام باقر(ع) و امام کاظم(ع) در اوايل ماه صفر ذکر شود و اين ماجرا پس از درگذشت مرحوم بروجردي(ره) که علما عليه شاه قيام کردند، انجام شد. شاه تصميم گرفت عليه حوزه اقدامي کند و چون حوزه هفتم ماه صفر را شهادت امام حسن مجتبي(ع) مي دانست، در مقابل ، شاه در تقويم ها اين روز را به عنوان ميلاد امام کاظم(ع) مطرح کرد که ثبت شد. هنوز هم پس از گذشت سال ها از اين موضوع، دفاتر مراجع و علما هفتم صفر را به عنوان شهادت امام حسن مجتبي(ع) مي دانند و عزاداري مي کنند. اما صداوسيما و رسانه ها اين روز را به عنوان روز ميلاد مطرح مي کنند. سخنران کاروان کربلايي ها که براي عزاداري به حرم آمده بود، در سخنانش گفته بود از مظلوميت هاي امام دوم (ع) اين است که در مهد تشيع در ايران در روز شهادت ايشان جشن مي گيرند و تبريک مي گويند.

وی هم‌چنین اظهار کرد: از لحاظ اسناد تاریخی، مرحوم شیخ کفعمی در قرن 9 در کتاب «مصباح بلدالامین»، هفتم صفر را زمان شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام کرده و لذا معمول شیعیان غیر ایرانی، مخصوصا شیعیان عراق این است که هفتم صفر را شهادت امام حسن(ع) می‌دانند و عزاداری می‌کنند.

 

 

 نظر دهید »

13 آبان نمود عینی استکبار ستیزی

12 آبان 1394 توسط کاظمی

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پرشور هزاران نفر از دانشجویان و دانش آموزان:

مبارزه با استکبار برخوردار از پشتوانه عمیق عقلانی و تجربی است.
برخی با بزک‌ کردن چهره امریکا فرصت خنجر زدن برای او ایجاد می‌کنند.
پیشرفت و قدرت ملت موجب روی آوردن دشمنان به مذاکرات هسته‌ای شد.
غفلت از دشمن اصلی و پرداختن به منازعات درونی خطایی بزرگ است.

 نظر دهید »

دعای عظم البلاء

دعای عظم البلا

موضوعات

  • احکام شرعی
  • دل نوشته
  • اخلاق عملی
  • بصیرت
  • نهج البلاغه
  • صحیفه سجادیه
  • اصطلاحات فقهی
  • تفسیر قرآن کریم
  • ولایت فقیه
  • اخبار حوزه
  • مهدویت
  • اهل بیت
  • شهدا
  • مطالب مناسبتی

آشنایی با سوره های قرآن

سوره قرآن

دانشنامه مهدویت

<مهدویت امام زمان (عج)

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی

تدبر در قرآن

آیه قرآن

اوقات شرعی

اوقات شرعی

ذکر روزهای هفته

ذکر روزهای هفته

دانشنامه امام علی (ع)

<آیه قرآن>
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس